نمادشناسی حاکمیت عنصر بیگانه بر قوم ایرانی در نگارههایی از شاهنامهی شاه تهماسب با تکیه بر آراء کارل گوستاو یونگ
author
Abstract:
نماد نام یا نمایهای است که افزون بر معنای قراردادیاش دارای معانی متناقضی باشد و چیزی ناشناخته و گنگ را بنمایاند. برخی از نمادها از تجربیات شخصی فرد ناشی میشوند اما برخی دیگر در بین تمام انسانها در تمام دوران مشترکاند. از نظر کارل گوستاو یونگ این مفاهیم مشترک بین انسانها زادهی ناخودآگاه جمعی بشراست وکهنالگو نامیده میشود. در بسیاری موارد یک انگاره یا نمایه از ناخودآگاه به خودآگاه راه مییابد و هنرمند یا فیلسوف آنچه به خودآگاهش راه یافته را در قالب یک اثر هنری یا فلسفی ارایه میکند. در هنگام تحلیل چنین اثری است که آگاهی از کهنالگوها و ناخودآگاه جمعی مورد نظر یونگ مثمر ثمر واقع میگردد. نگارنده با تکیه بر چنین دیدگاهی نمادهای مربوط به حاکمیت عنصر بیگانه بر قوم ایرانی را در دو نگاره از شاهنامهی شاه تهماسب بررسی کردهاست. هر چند نمادهای موجود در اثر نگارگران این شاهنامه تا حدودی متأثر از نوشتار شاعر است اما نگارگر به عنوان هنرمندی مستقل، ردّی از نمادهای مورد نظر خود را در اثر به جا گذاشتهاست. هر دو هنرمند غلبهی بیگانه را امری مقطعی و گذرا دانستهاند و ظهور اسطورهی قهرمان و پیروزی هویت جمعی ایرانیان بر عنصر بیگانه را در اثر خویش نمادین ساختهاند.
similar resources
بازشناخت نظریة «گذار فرامن قوم ایرانی از احکام غریزهمحور شاه» در داستان سیاوش (با تکیه بر دیدگاه ادبیـ روانکاوانة فروید)
این جستار ، بر بنیاد دیدگاههای فروید به طرح دیدگاهی ادبیـ روانکاوانه میپردازد؛ اساس این دیدگاه، بر یافتن پاسخِ این پرسش استوار است که آیا میتوان به وسیلهی نقد روانکاوانهی داستان سیاوش، پیوندی در میانهی رخدادهای این داستان با تغییر احکام فرامنیِ قوم ایرانی، یافت؟ با چنین رویکردی است که یک دیدگاهی نوین ادبیـ روانکاوانه، همراستا با پرسش فوق مطرح میگردد: سیاوش، قربانی گذارِ فرامنِ قوم ایرا...
full textتطبیق معشوق درونی طرفة بن عبد با آراء کارل گوستاو یونگ و فروید در قصیدهی رائیه در وصف معشوقه اش هرّ
نقد روانشناختی اساساً اثر ادبی را به عنوان بیان حالات ذهن و ساختارِ شخصیتیِ نویسنده که در یک قالب داستانی ارائه شده است، بررسی می کند. این رویکرد در دهه های نخستین قرن 19 پدید آمد و بخشی از جریانی بود که طی آن رویکردِ بیانگرانه ی ماهیتِ ادبیات، جایگزینِ دیدگاههای رمانتیک و نگرشهای پیشین مبتنی بر تقلید و کاربردی بودن ادبیات گردید. در سال 1827، «تامس کار لایل» بیان کرد که مسألهی معمول نزد بهتری...
full textمقایسه تأثیر وضعیت طاق باز و دمر بر وضعیت تنفسی نوزادان نارس مبتلا به سندرم دیسترس تنفسی حاد تحت درمان با پروتکل Insure
کچ ی هد پ ی ش مز ی هن ه و فد : ساسا د مردنس رد نامرد ي سفنت سرتس ي ظنت نادازون داح ي سکا لدابت م ي و نژ د ي سکا ي د هدوب نبرک تسا طسوت هک کبس اـه ي ناـمرد ي فلتخم ي هلمجزا لکتورپ INSURE ماجنا م ي دوش ا اذل . ي هعلاطم ن فدهاب اقم ي هس عضو ي ت اه ي ندب ي عضو رب رمد و زاب قاط ي سفنت ت ي هـب لاتـبم سراـن نادازون ردنس د م ي سفنت سرتس ي لکتورپ اب نامرد تحت داح INSURE ماجنا درگ ...
full textتطبیق معشوق درونی طرفة بن عبد با آراء کارل گوستاو یونگ و فروید در قصیدهی رائیه در وصف معشوقه اش هرّ
نقد روانشناختی اساساً اثر ادبی را به عنوان بیان حالات ذهن و ساختارِ شخصیتیِ نویسنده که در یک قالب داستانی ارائه شده است، بررسی می کند. این رویکرد در دهه های نخستین قرن 19 پدید آمد و بخشی از جریانی بود که طی آن رویکردِ بیانگرانه ی ماهیتِ ادبیات، جایگزینِ دیدگاههای رمانتیک و نگرشهای پیشین مبتنی بر تقلید و کاربردی بودن ادبیات گردید. در سال 1827، «تامس کار لایل» بیان کرد که مسألهی معمول نزد بهتری...
full textMy Resources
Journal title
volume 1 issue 38
pages 77- 86
publication date 2011-03-21
By following a journal you will be notified via email when a new issue of this journal is published.
Hosted on Doprax cloud platform doprax.com
copyright © 2015-2023